عيد قربان
ديروز بابا جون برام قرباني مي خواست بكنه اين قرباني به خاطر نذري بود كه براي سلامتيم كرده بودن و همه خونواده دور هم جمع شديم و روز بسيار عالي رو گذرونديم يه كدورت كوچيك بين خواهرم و يكي از اعضاي فاميل حدود 3 سال پيش رخ داده بود كه تو روز عيد برطرف شد و خنده رو لب همه بود. هميشه ته قلبم براي مامان و باباي عزيزم سلامتي از خدا ميخوام دلم ميخواست وسع مالي داشتم تا ميفرستادمشون سفر حج ، اونا با اين سن نتونستن برن حج اما منو فرستادن و من هميشه اين تو خاطرمه با اينكه خيلي مقاومت كردم اما حريفشون نشدم خدايا حج من رو نميخوام به پاي من ثبت كني اون حج اگر مقبول شده براي پدر و مادرم ثبتش كن. امروز برف اومد و هوا حسابي سرد شده ، پاييز همه جارو خوشگل ...
نویسنده :
تیفانی
17:10